دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهانفصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات اخلاق کاربردی2251-789851820091222مؤلّفههای اخلاقی مدیریت در نظام اسلامی54121175FAمریم اعظمیانبیدگلیJournal Article20161005اخلاق، بحثی عمیق و مفصّل است که از دیر زمان مورد توجّه پژوهشگران واقع شده است. اخلاق مدیریت بحثی جزئیتر و خاص-تر از خود اخلاق است. مدیریت نیاز به لوازمی دارد که مهمتر از همه «اخلاق مدیریتی» است. اخلاق، ستون و ساختمان مدیریت است. ائمّه و پیشوایان ما پیشقراولان اخلاق مدیریتی بودهاند که با استناد به سخنان وروایاتشان اهمیّت اخلاق در مدیریت آشکار میشود. <br /> موضوع این نوشتار، مؤلّفههای اخلاقی مدیریت در نظام اسلامی و هدف آن، بررسی لوازم ونیازمندیهای اخلاقی مدیران در این نظام است. اخلاق، مدیریت وشرایط بقا، موجبات، ابزار، و آفات آن و هر آنچه که برای یک مدیر لازم است، اخلاق مدیریت و روابط آن با بعضی از علوم انسانی روانشناسی، انواع مدیریت و اصول اخلاقی آن، صلاحیت اخلاقی مدیران، فلسفهی هنجاری و اصول اخلاقی آن از جمله عناوین این نوشتار است. <br /> رسیدن به نظامی منطقی و فلسفی در اخلاق مدیریت، پژوهشی عمیق میطلبد و فراتر از این نوشتار است.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهانفصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات اخلاق کاربردی2251-789851820091222فلسفهی اخلاق کانت از دید هگل417521176FAمحمّد جوادموحّدی000000016116025XJournal Article20161005هگل مدّعی است که نظریّهی اخلاقی کانت، انتزاعی و بدون محتواست؛ علاوه براین، اصول اخلاقی کانت، اخلاقی را عرضه میدارند که بهواسطهی تناقضات ذاتی که دارد، محال و غیرممکن است. در عوض، هگل پیشنهاد میکند که «زندگی اخلاقی» راه حل عیوبی است که در نظریّهی اخلاقی کانت مطرح است. هدف این مقاله بررسی و تعیین اعتبار انتقاد هگل است؛ و تا حدی آنچه میتوان آن را بسط نظریّهی اخلاقی کانت نامید. برای هگل، اخلاق انتقال ضروری از تجلّی آزادی فردی به مفهوم حق است.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهانفصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات اخلاق کاربردی2251-789851820091222کاوشی در نقش رذایل اخلاقی در ایجاد تفرقه از نگاه ثقلین7613021177FAسید محمد صادقحسینی سرشتJournal Article20161005تفرقه در لغت، جداگشتن، و فاصله گرفتن معنا میدهد و در فرهنگ قرآن و معارف اهل بیت ، دورشدن قلبها، عواطف اعتقادات از یکدیگر است. این عمل، پیآمد رذالتها و صفات ناپسندیدهی انسانی است که ریشه در اعتقادات ناصحیح دارد. <br /> هدف اصلی نوشتار حاضر دستیابی به عوامل اخلاقی تفرقه از منظر قرآن و سنّت معصومین است. نتیجه و ثمرهی این پژوهش، تبیین علمی، جامع و دقیق عوامل اخلاقی تفرقه، جهت دستیابی به آن در تمام ابعاد زندگی دنیوی و اخروی مسلمانان و امّت اسلام است. برای تحقّق این خواسته، نگارنده به استقصای تمام آیات قرآن و نیز قسمت اهمّ روایات ائمّهی معصومین پرداخته است.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهانفصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات اخلاق کاربردی2251-789851820091222معنویّت مسیحی13016021178FAحبیب اللهارزانیJournal Article20161005معنویّت، از جمله واژگان پرکاربردی است که اندیشمندان عصر جدید به توضیح و تبیین آن همّت گماردهاند و هریک در تعریف آن، بیانی متمایز از دیگران دارد. از دیگر سو، عدّهای از اندیشمندان، درصدد یافتن معنویّت، در درون دینهای تاریخی و سنّتی هستند و گروه دیگر به مقولهی معنویّت، بهعنوان مسألهای فرادینی نظر میکنند.<br /> آنچنان که در بخش اوّل مقالهی «معنویّت مسیحی» گذشت، مقاله-ی حاضر قصد آن دارد که به مقولهی معنویت از منظر درون دینی و بهطور خاص از دیدگاه مسیحیّت بپردازد. اندیشمندان مسیحی نیز هریک از زاویهای به مسأله پرداخته و در قالب نظامهای الاهیاتی متعدّد، مسألهی معنویّت را مورد دقّت و بررسی قرار دادهاند. نظامهای الاهیاتی چون «الاهیات سیستماتیک»، «الاهیات تاریخی»، «الاهیات دفاعی»، «الاهیات کاربردی» و «الاهیات انجیلی»، نظامهای الاهیاتی رایجی هستند که در هریک از آنها، تعریفی متمایز و راهکاری ویژه برای رسیدن به معنویّت پیشنهاد شده است. نوشتهی حاضر در صدد است که به معنویّت مسیحی از منظر «الاهیات انجیلی» نظر افکنده و با بررسی کتاب مقدّس، آن را تبیین و نقد نماید. <br /> معنویّت مسیحی مبتنی بر کتاب مقدّس را از دو منظر کاملاً متمایز میتوان جستجو کرد. نگاه مقدّماتی عمومی و نگاه الاهیاتی. در بخش اوّل به نگاه مقدّماتی عمومی پرداختیم و در این بخش به نگاه الاهیاتی خواهیم پرداخت. مفاهیم اساسی که در این بخش بررسی خواهند شد، عبارتند از: خالقشناسی، مسیحشناسی، روح القدسشناسی، کلیساشناسی و آخرتشناسی، که هریک از آنها از منظر مسیحیان بررسی شده و نقد آن نیز از منظر اسلام، بیان میگردد.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهانفصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات اخلاق کاربردی2251-789851820091222تقابل سیاست و اخلاق در مسألهی «دستهای آلوده»16120721179FAتونیکودیJournal Article20161005آیا برای رهبران سیاسی جایز است برای رساندن جوامع خود به منافع بزرگ و دور نگاه داشتن آنها از فجایع، عمیقترین اصول اخلاقی را نادیده انگاشته، در راستای خلاف آنها حرکت نمایند؟ با این پرسش، قصد طرح موضوعی را داریم که در میان فیلسوفان به مسألهی «دستهای آلوده» مشهور شده است. دشواریهای زیاد و مختلفی در مباحث فلسفی پیرامون این موضوع وجود دارد که انعکاس دهندهی پیچیدگی نظریّههای کلّیتر در ارتباط با سیاست و اخلاق است. همه-ی این مباحث بههر حال متوجّه این موضوع است که تصمیمگیری و عمل صحیح سیاسی گاهی در معارضه و مخالفت باارزشهای مسلّم اخلاقی قرار میگیرند. <br /> مقالهی حاضر سعی بر این دارد که این دشواریها را حل نماید و موضوعات کلیدی و اصلی سیاسی که نظریّهی «دستهای آلوده» به آن دعوت میکند را از ابهام خارج کند. در آغاز مقاله متنی را از یکی از رمانهای مشهور قرن نوزده میلادی به زبان انگلیسی ذکر می-کنیم و سپس ردپای عنوان دستهای آلوده را دنبال کرده، به گذشته بر میگردیم و بهنامهایی چون ماکیاولی میرسیم؛ هرچند که شهرت و رواج فعلی این عنوان را باید بیشتر مدیون نوشتهها و کارهای نظریّهپرداز معروف آمریکایی درعرصهی سیاست، یعنی مایکل والزر، بدانیم. نظرات والزر با توجّه به کارهای دانشمندان پیش از وی، چون ماکیاولی و ماکس وبر و با توجّه به تغییرات مشخّص در نگرش فکری وی، بهطور مختصر مورد بحث واقع میشود. به دنبال آن، پنج مسألهای که این مقاله برای طرح آن نوشته شده را مطرح خواهیم کرد. <br /> نخستین مسألهایکه به آن خواهیم پرداخت این است که آیا موضوع دستهای آلوده مطلبی سردرگم و قواعد آن متناقض است؟ دوم، آیا عبورکردن و نادیده گرفتن حدود و ضوابط اخلاقی بهخاطر مصالح سیاسی، در چارچوب اخلاق و قوانین آن انجام میشود و یا فراتر از آن اتفاق میافتد؟ سوم، آیا فراخوان «دستهای آلوده» از هر جهت و یا حداقل در اصول، محدود به سیاست است یا اینکه می-تواند در سایر جنبههای زندگی نیز کاربرد داشته باشد؟ این مسألهی مهمی است. چهارم، شرایطی که موجب توجیه مسألهی دستهای آلوده میشوند چه هستند؟ پنجم، علیرغم اینکه مسألهی دستهای آلوده با موضوع دو راهیهای اخلاقی نسبت و شباهت دارد، ولی مسأله این است که آیا این شباهتها میتواند موجب نادیده گرفتن تفاوتهای مهم گردد؟<br /> در جریان بحث پیرامون موضوعات فوق، به مسایل مرتبط دیگری نیز خواهیم پرداخت؛ نظیر تفاوتها وشباهتهای موضوع دستهای آلوده با «واقعگرایی اخلاقی»، چگونگی تمسّک به اصول «اخلاق نقش» برای منطقی نشان دادن قواعد مسألهی دستهای آلوده، کشف ارتباط این موضوع با مسألهی «حدود اخلاق وظیفهگرا» و تأکید بر این نکته که بیشترین انگیزه در رویآوردن به مسألهی دستهای آلوده از موضع مبهم علم اخلاق در قبال نبایدهای مطلق اخلاقی ناشی میشود؛ زیرا موضع علم اخلاق در این قسمت دارای دو بخش است؛ انکار آنها، به همراه تعلّق خاطر انسانها در داشتن و انجام دادن برخی از آنها.