یکی از مسائلی که مکاتب اخلاقی به ندرت به آن پرداختهاند مسألهی «نیت» است. از جمله مکاتبی که این مسأله را مورد توجه قرار دادهاند مکتب اخلاقی کانت و مکتب اسلام است. هریک از این مکاتب با دیدگاهی خاصی به این موضوع توجه کردهاند و تعریفی ویژه از نیت ارائه دادهاند، که این امر تأثیری شگرف درگسترهی فعل اخلاقی دارد. «کانت» نیت فعل اخلاقی را به نیت انجام تکلیف و ادای وظیفه منحصر کرده است. این نگاه دایرهی فعل اخلاقی را بسیار محدود میکند؛ و از آنجا که مکتب او انگیزهای جز ادای تکلیف را اخلاقی نمیداند، نمیتواند در افراد محرکی فعال و مؤثر برای انجام کار اخلاقی ایجاد کند. در مقابل، اسلام با در نظر گرفتن قصد تقرب به خدا که عنوانی جامع و فراگیر برای فعل اخلاقی است سایر انگیزههای خیر از جمله: کمک به دیگران، رسیدن به کمال، ترس از عقاب و ... را هم در بر میگیرد. زمینهای گسترده برای انجام فعل اخلاقی فراهم کرده است که افراد مختلف با کنشها و انگیزههای متفاوت را در بر میگیرد؛ لذا میتوان گفت اسلام به موضوع نیت نگاه فراگیر و جامعتری دارد. این تفاوت ناشی از مبانی و اصولی است که این مکاتب برای اخلاق قائل هستند.