چکیده ارائه وحی و احکام و معارف دینی به صورت جذّاب و شکیل، تأثیر بهسزایی در پذیرش آن از سوی جامعه انسانی و در نتیجه نیل به سعادت برای آحاد ملت دارد؛ امّا میزان توفیق هنرمند قدسی در این رسالت عظیم بسته به طهارت خیال و پاکی ضمیر اوست، همانطور که از زمان سقراط و افلاطون مطرح است، منشأ هنر، قوه خیال است. این مسئله در میان فلاسفه اسلامی نیز به تفصیل بیان شده است. بنیانگذار عالم مثال در حکمت اسلامی، سهروردی است و پس از آن صدرالمتألهین به تبیین آن پرداخته است. به عقیده ایشان هر نمادی که در هنر مطرح میشود، بهعنوان سمبلی است که از عالم خیالِ منفصل، توسط قوه خیالِ (متصل) هنرمند به صورت محسوس ارائه میشود؛ بنابراین، هنرمند بسته به اینکه اشتغال خاطر به چه اموری داشته باشد، قوه خیال خود را تربیت میکند و میپرورد، «از کوزه همان برون طراود که در اوست.» در این مقاله پس از آشنایی اجمالی با قوه خیال (متصل و منفصل) از نظر فلاسفه اسلامی، به بیان جایگاه چیستیِ هنر پرداخته شده است، سپس رابطه طهارت خیال با هنر مقدس به تفصیل بیان میشود.