هدف از نگارش این مقاله، بررسی اخلاق از منظر علامه طباطبایی و دلالتهای آن در تربیت اخلاقی است. در پژوهش حاضر که با بهرهگیری از رویکرد کیفی و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، پس از بازبینی منابع قابل دسترس، دلالت های تربیت اخلاقی بر اساس آرای اخلاقی ایشان استنباط شده است. نتایج بدست آمده از این قرار است که بعد از تعریف اخلاق از منظر علامه، مساله اخلاق از طریق مبانی معرفت شناسی، هستی شناس، روان شناسی و جامعه شناسی بررسی گردید که با توجه به آن، دلالت های تربیتی مشخص شد که به این صورت می باشد که هدف تربیت اخلاقی در دو چشم انداز واقع شده است، اهدف غایی «سعادت» و اهداف واسطهای « رسیدن به کمال اخلاقی در بعد فردی- اجتماعی». و در فرایند تربیت رعایت اصل نتیجه گرایی، اصل اعتدال، اصل نظارت درونی و اصل مشارکت را می توان با توجه به مبانی مد نظر ایشان پیشنهاد داد.