از ابتدای تاریخ فلسفه تاکنون دیدگاههای مختلفی درباره نسبت ارزش اخلاقی و ارزش زیباشناختی اثر هنری ارائه شده است. گونهشناسی دیدگاهها در این زمینه اهمیت بسزایی در مطالعات هنر و اخلاق دارد. در این نوشتار با روش گردآوری کتابخانهای و تحلیل محتوا، مهمترین دیدگاههای موجود در باب نسبت هنر و اخلاق در بستر فلسفه غرب تحلیل و دستهبندی میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که دیدگاهها را میتوان ذیل سه عنوان «خودآیینیگرایی»، «نااخلاقگرایی» و «اخلاقگرایی» دستهبندی کرد که هر کدام دو گروه افراطی و میانهرو دارند. مناسبترین تقسیمبندی بر مبنای «ارتباط زیباشناختی» است. بررسی دیدگاهها نشان میدهد که در میان آنها دیدگاههای میانهرو و در میان دیدگاههای میانهرو، «اخلاقگرایی میانهرو» و در میان اخلاقگرایان میانهرو، دیدگاه گات (اصالت اخلاق) مقبولتر است.