«مارتین هایدگر» از نخستین فیلسوفانی است که عمیقاً به مسئله تکنولوژی پرداخته است. او درعینحال در مظان این اتهام قرار دارد که هیچ راهحل روشنی برای مواجهۀ صحیح با این پدیده مدرنیته ارائه نکرده، بلکه صرفاً در کار بررسی پدیدارشناسانه و غیرمتعهدانۀ آن بوده است. اکنون پرسش اصلی این است که آیا میتوان از تفکر و نحوه زیست هایدگر، راهحلی عملی برای مواجهه بهتر با تکنولوژی ارائه کرد؟ اگر پاسخ مثبت است، آن راهحل دارای چه مؤلفههایی است؟ در این نوشتار، با بررسی برخی از مهمترین آثار هایدگر که در آنها به تکنولوژی پرداخته شده است و با نیمنگاهی به زندگی خودِ هایدگر و مواجهه شخصیاش با تکنولوژی مدرن، بهاین نتیجه رسیدیم که اولاً این متفکر آلمانی، دیدگاههای ارزشداورانه بسیاری را، هم درباره کلیّت تکنولوژی و هم دربارۀ برخی از گونههای ویژه آن، ارائه کرده است. برایناساس، کاملاً مقدور است که از دستگاه فکری او، نبایدها و بایدهایی برای مواجهه صحیح با تکنولوژی استخراج شود؛ ثانیاً برخی از مهمترین مؤلفههای اخلاق تکنولوژی وی را که خودش بهصراحت بر آنها تأکید کرده یا از گفتار و رفتار او استخراج میشود، با اتکا به قراین و شواهد برشمردهایم.