کامپیوتر و مسؤولیّت اخلاقی

نویسندگان

چکیده

هنگامی که فناوری جدیدی به درون مجوعه‌ای تزریق می‌شود، نقش و مسؤولیّت عناصر موجود در آن دچار تغییر می‌گردد. با معرفی فناوری جدید در یک محیط و با برهم خوردن توازن میان عناصر انسانی و فنی موجود در آن، روش‌های مشخّص پیشین برای تعیین وظایف و مسؤولیّت‌های آن جامعه دچار ابهام و سرگردانی می‌شود. در چنین شرایطی لازم است که مسؤولیّت‌های جدید و ارتباطات نوین مشخّص شده، به تفکیک بیان شوند تا افراد جامعه از جزئیات و لوازم نقش‌های جدید خود آگاه گردند و ابزار ضروری در ایفای وظایف جدید را بشناسند.
بحث‌های انجام گرفته در مورد کامپیوتر و مسؤولیّت اخلاقی بیشتر پیرامون ضرورت ارزیابی و تعریف مجدّد نقش‌ها و مسؤولیّت‌ها، به وی‍‍‍‍ژه در صورت وارد شدن خسارت‌هایی نظیر جراحت و یا مرگ در نتیجه‌ی اشتباهات کامپیوتری، شکل گرفته است. در این نوع بحث‌ها سه محور اصلی دارای اهمیّت خاص بوده است:
اوّل، برخی از نویسندگان درصدد معرفی نوعی از مسؤولیّت در قبال استفاده از کامپیوتر بوده‌اند، به وی‍ژه اگر این استفاده به ضرر و زیان منجر شود. در این تلاش‌ها مواردی چون بررسی مصادیق خاص، مشخّص کردن موانع پذیرش مسؤولیّت، توصیه‌هایی در رابطه با چگونگی برطرف کردن این موانع و تعیین مسؤولیّت‌های اشخاص مختلف درگیر در یک حادثه‌ی کامپیوتری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته ‌است.
دوم، برخی دیگر از نویسندگان این موضوع را مورد بحث قرار داده‌اند که «آیا کامپیوتر می‌تواند از لحاظ اخلاقی مسؤول خسارت-های پیش آمده باشد و اگر این گونه است، چرا؟»
سوم، گروهی دیگر از محققان مطالبی پیرامون امکان واگذاری قدرت تصمیم‌گیری به سیستم‌های کامپیوتری و این که این کار در چه زمانی انجام می شود، ارایه داده‌اند.
بسیاری از مطالبی که در مورد مسؤولیّت اخلاقی در قبال استفاده از کامپیوتر مطرح می‌شود می‌تواند در مورد استفاده از هر نوع فناوری صادق باشد. ولی عواملی باعث تفاوت اساسی کامپیوتر از سایر انواع فناودی شده اند. عواملی نظیر: استفاده‌ی مکرّر از کامپیوتر در کپی‌برداری از قدرت درک و اندیشه‌ی بشری، رواج بحث‌های فلسفی در مورد امکان ایجاد هوش کامپیوتری و شیوع نمایش‌های علمی- تخیّلی که در آن روبات‌های انسان‌نما دارای قدرت فکر و تصمیم‌گیری هستند و انعطاف‌پذیری کامپیوتر باعث شده که این تصور ایجاد شود که کامپیوتر (برخلاف سایر انواع فناوری) می‌تواند (و روزی به آن دست خواهد یافت)‌ که دارای ظرفیّت ادراکی مساوی با بشر باشد. به طور خلاصه، در حالی که مقصر دانستن اسلحه به خاطر کشتن شخص، غیر صحیح و نامعقول به نظر می‌رسد (‌چون اسلحه آدم نمی‌کشد، این انسان‌ها هستند که آدم می‌کشند)‌، ولی مقصر دانستن کامپیوتر در شرایط مشابه می‌تواند قابل قبول باشد و موجب گردد برای رفع اتهام از انسان‌ها به آن متوسّل شد.
بنابراین بررسی دقیق این که آیا کامپیوترها می‌توانند دارای مسؤولیّت اخلاقی شوند و اگر این گونه است چه زمانی این مسؤولیّت بر عهده‌ی آنها قرار می گیرد از اهمیّت بالایی برخوردار است. این بحث نه تنها به ما کمک می‌کند که ظرفیّت‌ها و محدودیت‌های موجود در کامپیوتر را بهتر بشناسیم، بلکه می‌تواند به شناخت بهتر نقاط قدرت و ضعف خویش به عنوان انسان منتهی گردد.

کلیدواژه‌ها