آیةالله مصباح یزدی حقیقت جملههای اخلاقی را حقیقت اخباری محض میداند که از روابط علّی و معلولی میان فعل و نتیجه حکایت دارند. از نظر ایشان، مطلوبیت و انگیزش موجود در اخلاق، در مفاد حقیقی جملات اخلاقی راهی ندارد و فقط به دلالت التزامی، ضمیمۀ اخلاق گردیده است. ریشۀ این انگیزشِ ضمیمهای نیز میل و علاقۀ هر فرد به ذات و کمال خود است. این منسلخ شدن اخلاق از بُعد انگیزشی و توصیهای و سوق دادن آن به رابطۀ فعل و نتیجه، یکی از محورهای انتقاد به این نظریه بوده است. برخی از طرفداران نظریۀ استاد مصباح در مقام دفاع از آن، کوشیدهاند بُعد انگیزشی را در ماهیت اخلاق داخل کنند و اخلاق را در حالی که در رابطۀ فعل و نتیجه ریشه دارد، ناظر به رابطۀ میان فاعل و فعل هم بدانند و بر این اساس، حیثیتی انگیزشی و انشائی نیز به اخلاق بدهند؛ اما این دفاعیه اوّلاً بدان دلیل که محدودۀ خود را باید و نباید اخلاقی قرار میدهد و پیشنهادی برای خوب و بد اخلاقی ارائه نمیدهد، دفاعیهای کامل نیست و ثانیاً بدان دلیل که برای اخلاق بُعد انگیزشی و ارزشیِ مستقل از میل و خواستۀ نفس را میپذیرد، نمیتواند بهمنزلۀ دفاعیه تلقی شود و با نظریۀ استاد مصباح، تمایزی اساسی پیدا میکند.
1. لاریجانی، محمدصادق، بیتا؛ جزوۀ فلسفۀ اخلاق؛ قم: مؤسسۀ امام صادق 7، (موجود در کتابخانۀ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی).##2. مبینی، محمدعلی (1395)؛ «مفهوم ضرورت در نظریۀ اخلاقی آیةالله مصباح یزدی»؛ نقد و نظر، ش 84، ص 4 تا 25. ##3. مصباح یزدی، محمدتقی (1364)؛ آموزش فلسفه؛ تهران: سازمان تبلیغات اسلامی. ##4. __________ (1373)؛ دروس فلسفۀ اخلاق؛ تهران: انتشارات اطلاعات. ##5. معلّمی، حسن (1388)؛ «ضرورت بالقیاس و بالغیر مفاد بایدهای اخلاقی»؛ قبسات، سال چهاردهم، ش 53، ص 139 تا 156. ##6. Ayer, A. J. (1946); Language, Truth And Logic; New York: Dover Publications. ##7. Smith Michael (1994); The Moral Problem; Oxford: Blackwell