بازسازی قضایای اخلاقی در حکمت متعالیه

نویسنده

استاد و پژوهشگر حوزه و عضو هیأت علمى گروه ادبیات عرب دانشگاه اصفهان

چکیده

یکى از ویژگى‏هاى حکمت متعالیه ملاصدرا اعتماد بر منطق عقل و استفاده از دستاوردهاى شهودى عقلانى متکلمان و عارفان است، به همین سبب سلسله مباحث عمیقى در قضایاى اخلاقى و فلسفه‏ى اخلاق از جانب متکلمان اسلامى پیرامون قضایاى منطقى در گرفته است که اصلى‏ترین آنها در ارتباط با حسن و قبح عقلى یا شرعى است.
شخصیت‏هاى اندیشمندى نظیر خواجه نصیرالدین طوسى، ملاعلى قوشجى، عبدالرزاق لاهیجى و علامه حلى و ده‏ها متفکّر دیگر در جریان بوده‏اند که در ارتباط با این قضیه داد سخن داده‏اند.
همچنین ملاصدرا در حکمت متعالیه بزرگ‏ترین نظریه‏پرداز حکیم قرن یازدهم سعى کرده است آن دسته از قضایاى منطقى را که به نظر برخى متفکران پیشین موجب ابهام و تناقض در آنهاست حل نماید. او با بیان فرق میان حمل اولى ذاتى و حمل شایع صناعى به این ابهامات خاتمه داد و توانست حوزه‏ى بحث‏هاى چندى و چگونگى و چسانى را که از مقوله‏ى «استى‏ها» است از حوزه‏ى شناخت فلسفه که از مقوله‏ى «هستى‏ها» است بیرون نماید.
ما در این مقاله ضمن بیان نظرات منطقى متکلمان در بحث‏هاى قضایاى اخلاقى، به تبیین نظر ملاصدرا پرداخته و بر این باوریم که صدر المتألهین با اشکال حمل قضایا به دو صورت ذاتى و شایع صناعى به بازسازى قضایاى اخلاقى در حوزه‏ى فلسفه‏ى اخلاق پرداخته است.

کلیدواژه‌ها