رویکرد اخلاقی مولوی به عقل و نفس در مثنوی(آموزه های اخلاقی در مثنوی معنوی)

نویسنده

چکیده

نوشته حاضر، درآمدی بر شناخت رویکرد اخلاقی مولوی به عقل و نفس است.(1) در این مختصر، سعی بر آن است که ذره‏ای از بحر عمیق معارف مثنوی چشیده شود، زیرا برداشتی کامل از این معارف، پژوهشی عمیق و گسترده می‏طلبد که در خور این اندک نیست.
از آنجا که مثنوی، تابع فصل‏بندی‏های مرسوم نیست. موضوعات به صورت پراکنده، گاه به صورت مجمل و گاه مفصل در آن آمده است؛ یعنی مولوی مطلبی را گاه به اشارت و سرعت یادآورده و گذشته است و در جای دیگر همان مطلب را به صورت مفصل بیان کرده است.
این شیوه بیانی، کار سنگین تحقیقی را بر محقق لازم می‏کند و او را از قضاوت‏های سرسری و موضعی پرهیز می‏دهد و وا می‏دارد که به سوی تفسیر مثنوی به مثنوی گام بردارد که چنین تفسیری نیز به غور و تفحص سخت نیازمند است.
در این مختصر، به دیدگاه گسترده مولوی درباره عقل و نفس اشاراتی شده است و این تنها انعکاس بخشی از افکار عمیق و والای او در این باره است.
بنابراین، به بحث‏های کلامی و فلسفی پرداخته نشده و دیدگاه‏های خاص کلامی و فلسفی مولوی نسبت به عقل و نفس ذکر نگردیده است. همچنین بیشتر سعی بر تطبیق کلام مولوی با آیات و روایات اسلامی است که متناسب با اندیشه او درباره عقل و نفس بوده و احتمال می‏رود، جناب مولوی از آن آیه و روایت، در سرودن ابیات الهام گرفته باشد.

کلیدواژه‌ها