با توجه به اینکه حب ذات، میلی فطری در انسانهاست و از طرفی دیدگاههایی متفاوت و حتی متضاد دربارهی آن وجود دارد، پژوهش حاضر بر آن است تا این مسأله را از جنبهی اخلاقی و با روش تطبیقی و تحلیلی بررسی کند. بدین منظور دو مکتب مهم اخلاقی، یعنی: وظیفهگرایی و فضیلتمحوری اسلامی انتخاب شد. در بررسی روشن شد که در مکتب وظیفهگرایی بین تعریف ارائه شده از حب ذات و مبانی این مکتب تناقض وجود دارد، ولی مکتب اسلام با قرار دادن حدودی برای حب ذات، آن را به وسیلهای برای رسیدن به هدف والای انسان، یعنی قرب به خدا، تبدیل میکند