از اخلاق توصیه‏ مدار تا اخلاق ولایی و اسوه‏ مدار

نویسنده

چکیده

در این مقاله روش‏های تربیت اخلاقی را با دو عنوان «روش توصیه‏مدار» و «روش
اسوه‏مدار» از یکدیگر متمایز نموده‏ایم. چالش روش توصیه‏مدار و آموزش
محور این است که کمتر می‏تواند از دانش آدمی به گرایش و از خودآگاه وی به
ناخودآگاهش نقب بزند.
مدعای این مقال این است که اخلاق اسوه‏مدار، با سازوکاری که خواهد آمد،
می‏تواند همزمان دانش و گرایش آدمی، اندیشه و انگیزه‏ی او، و خود آگاه و
ناخودآگاهش را مخاطب خویش نماید و آنها را در قبضه‏ی مدیریت و بیعت خویش
درآورد. برای اثبات و تبیین این مدعا، عناصر و دستاوردهایی از فلسفه، عرفان و
روان‏شناسی فراخوان شده‏اند تا نگارنده را مدد رسانند و رسانده‏اند. در پایانه‏های
نوشتار نیز محصول و مدعای مقاله با سنجه‏ی قرآن و حدیث بازخوانی و ارزیابی
شده است و ـ به عقیده‏ی نگارنده ـ از آنجا نیز مهر تصویب و تأکید گرفته است.
در پایان، آسیب‏شناسی این روش اخلاقی را نیز ـ اگر چه به اشاره و اجمال ـ در
مطمح نظر آورده‏ایم.

کلیدواژه‌ها