فرزندپروری از جمله مباحثی است که در طول تاریخ، بشر به آن توجه کرده است. در تمام جوامع، از جوامع ابتدایی و انسانهای اولیه گرفته تا جوامع متمدن و انسانهای فرهیخته، اقدام در جهت تربیت افراد وجود داشته است. تربیت در سیر تاریخیاش، در میان اقوام مختلف ظهور و بروز متفاوت داشته و به شیوههای گوناگون إعمال گردیده، اما تجلی تمامی این اقدامات، گویای درک انسانها از ضرورت تربیت بوده است. در این میان نقش والدین، بهویژه مادر انکارناپذیر است. در حوزۀ روانشناسی، تحقیقات گستردهای دربارۀ سبکهای فرزندپروری مطرح شده است که عبارتاند از: فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه، سهلگیرانه و مسامحهکارانه. در متون و احادیث اسلامی نیز به شیوۀ تربیت فرزندان از دیدگاه قرآن و معصومیناشاره شده است. باتوجه به اهمیت فرزندپروری و تأثیر آن در سعادت و پیشرفت جامعه، در این مقاله سعی بر آن است تا با روش توصیفیتحلیلی و کتابخانهای، شیوۀ فرزندپروری در روانشناسی بررسی شود و با فرزندپروری در اسلام، بهعنوان کاملترین دین آسمانی مقایسهای صورت گیرد.